we must go on, i can't go on, i will go on

Sunday, April 24, 2011

گوشت جهان را می بلعد



مطلب زیر تنها در جهت ارائه ی آلترناتیوی برای مصرف گرایی سرمستانه ی مواد غذایی است و به هیچ وجه قصد ارائه راهکاری برای رفع گرسنگی در جهان با تئوری های شرقی و انسان خوب-جهان خوب و بدون مبارزه مستقیم علیه سرمایه داری ندارد.

گوشت جهان را می بلعد
دلایل بحران مواد غذایی و راه هایی برای مقابله با آن

گرسنگی به علت اسراف
مواد خوراکی دنیا گران تر می شوند. در حالی که ما در اروپا بابت گرانی مواد غذایی شکایت می کنیم در جاهای دیگر نزاع برای بقا حکمرانی می کند.حدود 850 میلیون نفر در آمریکای جنوبی، شمال آفریقا و آسیا از سوء تغذیه زجر می کشند. هر دقیقه 11 کودک از گرسنگی می میرند.
علت های متفاوتی وجود دارد: با تغییرات آب و هوایی ، خشکسالی و زراعت بی رویه در کشورهای جنوبی افزایش می یابد. کاشت وسیع گیاهان انرژی زا(برای تولید برق مانند دانه های روغنی) عرضه ی مواد غذایی را محدود می کند و تاجران با احتکار قیمت را نیز بالا می برند.
مهمترین فاکتور اما تقاضای رو به افزایش مواد خوراکی حیوانی است. از سال 1961 تا به حال مصرف جهانی گوشت از 71 میلیون تن به 284 میلیون تن(چهار برابر) رسیده و بنا به گزارش فائو تا سال 2050 دو برابر مقدار فعلی خواهد شد. اسراف گسترده ی منابع غذایی. تولید یک کالری در گوشت نیاز به مصرف 30 کالری گیاهی دارد. عجیب نیست که کمبود اراضی زراعی و آب و در کنارش قیمت ها به به حد سرسام آوری رسیده.

گوشت خوراک انسان را می بلعد
حدود 30% اراضی غیر یخ زده ی زمین برای تولید گوشت و فراورده های خوراکی حیوانی دیگر استفاده می شوند. 90% کاشت سویا و بیش از نصف گیاهان کاشته شده ی دیگر به مصرف حیوان های گوشتی و گاوهای شیرده می رسند. بیشترین بخش انرژی مواد خوراکی از طریق فعالیت بیولوژیکی درون بدن حیوانات از بین می رود، برای مثال برای گاو این مقدار بالاتر از 90% است. با این مقدار و بدون اسراف می توانند جمعیتی برابر با حال حاضر روی زمین 10 برابر تغذیه کنند. بحران گرسنگی تا حدود زیادی نتیجه ی بازار گوشت است.

گوشت مناطق استوایی را می بلعد
برای پرورش حیوانات برای تغذیه ی انسان هر سال 325000 کیلومتر مربع زمین به شکل بازگشت ناپذیر صدمه می بینند- مساحتی به اندازه ی کشور آلمان. استفاده ی بی رویه ی عضو تنفسی زمین که با مقررات تجاری هم همراه است به تغییرات آب و هوایی هم شتاب می دهد.

گوشت محیط زیست ما را می بلعد
بنا به گزارش فائو سهم تولید گوشت و شیر در انتشار گازهای گلخانه ای 18% است- بیشتر از تاثیر تمامی شبکه های حمل و نقل جهانی. گاز متانی تولید شده از 1.4 میلیارد گاو روی زمین جو را به تنهایی به اندازه ی میلیاردها تن دی اکسیدکربن داغ می کند.

گوشت آب را می بلعد
در نتیجه ی گرمایش زمین خشکسالی و کمبود آب در مناطق گرمسیری به طور هولناک افزایش می یابد. همین امروز دو میلیارد نفر روی زمین دسترسی به آب تمیز ندارند. همزمان برای تولید یک کیلو گوشت بیشتر از مقدار سالاته ی مصرف آب در حمام برای یک نفر از ما، آب لازم است.




تکه ای پر از انرژی. واقعن؟
علم تغذیه امروز می داند: گوشت خوراک حیاتی نیست. تحقیق طولانی مدت دانشگاه هایدلبرگ نشان می دهد حتی کسانی که بدون گوشت تغذیه می کنند از سلامت بهتری برخوردارند.کسی که تصمیم برای تغذیه بدون گوشت می گیرد برای خود و دنیای خود تلاش می کند.

منبع:وبسایت سازمان دوستداران حیوانات

Thursday, April 14, 2011

مراقب آرزوهای خود باشید چون ممکن است برآورده شود.

توسعه ی پایدار، تحول اقتصادی، الگوی درست مصرف و برنامه ریزی اقتصادی، رونق بازار بورس، همه از آرزوهای متملقان لیبرالیسم در کشورهای توسعه نیافته است که تحقق آنرا با سلطه ی سرمایه داری به همراه دموکراسی می بیینند.شکل و امکان ظهور سرمایه داری در جهان سوم خود بحث دیگری است اما اینجا با اتکا به تجربه ی شخص خودم نگاهی می اندازیم به اینکه دموکراسی در بازار آزاد کشورهای اروپایی چگونه عمل می کند(چگونه به فروش می رسد).
Unilever  نام کنسرنی متشکل از 400  مارک مختلف شامل تولید کنندگان مواد غذایی، مواد شوینده و مواد آرایشی و بهداشتی است.داری بازار فروش در 170 کشور و 264 کارگاه و کارخانه در بیش از 60 کشور می باشد.روزانه 160 میلیون بار محصولات این کنسرن برای مصرف انتخاب می شوند. وقتی به سایت این کنسرن بروید با توجه به کشوری که انتخاب کرده­اید در صفحه اول مطالب مختلفی ظاهر می شود. با انتخاب کشور آلمان تیترهایی راجع به حفظ محیط زیست و پروژه های اجتماعی و تغذیه مناسب برای همه نمایان می شود، به این دلیل که اینها از موضوعاتی هستند که همواره از سوی فعالان اجتماعی آلمان دنبال می شوند. برای کشور انگلیس هم گزینه هایی مثل رشد بازرگانی و استراتژی شرکت و ... مطرح می شود و برای آفریقا گزینه های متفاوتی ارائه می شود. هر جا به نسبت خواسته های مردم گزینه های مختلفی روی مانیتور ظاهر می شود تا ثابت کند که بهترین انتخاب را می کنید.
اما کمی پشت وبسایت کارخانه های کنسرن های محبوب هوراکشان بازار آزاد چه می گذرد. جایی که من از آن خبر دارم کارخانه ی بسته بندی مواد آرایشی بهداشتی مثل دئودورانت، شامپو، لوسیون، افترشیو و.... بسته بندی نهایی معمولا به دلیل میل شرکت برای پرداخت حقوق کمتر در کشور مصرف کننده انجام می شود. غیر از اقلام بهداشتی تمام اقلام دیگر مانند ساک بسته بندی و کارتن تا حتی برچسب روی مارک و ... همه از جاهای مختلف وارد کارخانه ی بسته بندی می شود.
در کارخانه ی بسته بندی حدود 40 50 قسمت وجود دارد که حدود 5 تا 6 قسمت از اینها به آماده سازی یک نوع از انواع مختلف ِ بسته بندی محصولات می پردازند. چهار کارگر باید کارهای زیر را انجام دهند.
1-چسباندن برچسب بارکد به چسب.
2-باز کردن بسته بندی لوسیون بدن و اسپری خوشبو کننده(چیزهایی که طبقه کارگر نحوه ی استفاده اش را هم نمی داند).
3-سرهم کردن کارتن کوچک و چسباندن اسپری به داخل آن و گذاشتن لوسیون در کنارش.
4-گذاشتن کارتن در کیسه ی توری و گره زدن در کیسه و بستن آن به تگ.
5-سرهم کردن کارتن بزرگ و قرار دادن سی عدد از کیسه های ذکر شده در آن.
هر روز باید حداقل 60 کارتن آماده شود، 1800 لوسیون، یعنی حفاظت از پوست 1800 نفر مصرف کننده بعد از حمام به مدت حداقل دو هفته .اما تولیدکننده در چه شرایطی کار می کند؟
کار از 6 صبح تا 2 بعد از ظهر.دو استراحت 20 دقیقه ای که از ساعت کار کم می شوند.اگر کار بعضی روزها تا ساعت 4 طول بکشد استراحت اضافه وجود نخواهد داشت.در طول مدت کار، نشستن یا خوردن ممنوع است.نوشیدنی در بطری مشکلی ندارد. تا یک سال پیش خبری از سیستم گرمایش و سرمایش نبود. حقوق روزهای تعطیل در صورت کار کردن کمتر از روزهای معمولی است. وضعیت زنان کارگر به مراتب بدتر از مردان است.چرا که به بهانه توان جسمی کمتر به کارهای طاقت فرساتر و یکنواخت گماشته می شوند.سرویس حمل و نقل و ناهار، پول سال نو و حسن انجام کار، هیچ کدام در کار نیست. و البته مگر می شود در جایی پول حاکم باشد و فامیل بازی نباشد!(جالب است بدانید در این بخش آلمانی ها اقلیت بودند و تحت تبعیض).استثمار را خود معنی کنید!
بازار آزاد این امکان را فراهم آورده تا با  ائتلاف چند شرکت کنسرنی به وجود بیاید و تا حد امکان انحصار بازار را در دست خود بگیرد و به قدرت بزرگ تبدیل شود.بعضی از تبعات حاصل از انحصار بازار کاهش کیفیت محصولات، از بین رفتن بازارهای محلی و افزایش بی کاری است.از طرف دیگر با  انحصاری شدن بازار،تولید کننده می تواند قیمت کالا و حقوق کارگر را به با آزادی عمل بیشتری به بازار دیکته کند. در اقتصاد کلان رابطه ای بین حقوق کارگر و قیمت کالا وجود دارد که ضریب سود نامیده می شود.در وضعیت رقابت کامل بین تولید کنندگان این ضریب نزدیک یک می شود ولی در صورت قدرت داشتن در بازار مطلوب ترین حالت برای صاحبان سرمایه نزدیک کردن هر چه بیشتر ضریب به صفر است تا حداکثر قیمت جنس و حداقل حقوق تعیین شود.
با شکل گرفتن ائتلاف، به دلیل تولید انبوه کالا، قیمت برای مصرف کننده پایین آورده می شود تا در مرحله اول رقیب ها را از بازار حذف کند و بعد از آن به دلخواه و با آزادی بیشتری افزایش پیدا کند. با حذف شدن رقیب ها در بازار بیکاری هم بیشتر شده و افراد بیکار حاضر (مجبور) می شوند به کار با حقوق کمتر تن در دهند و در نتیجه به دلیل نرخ بالای بیکاری و عدم امنیت شغلی، حقوق کارگران شاغل کاهش می یابد.
در کشور آلمان به دلیل ساختارهای اجتماعی و فشارهای انقلابی فعالین اجتماعی و سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم صاحبان سرمایه را مجبور به اعمال تغییرات اجتماعی کرد،  همچنان حقوق بی کاری دریافت می شود که تقریبا کفاف زنده ماندن یک فرد تنها و سالم را می دهد. و این باعث می شود که حقوق تعیین شده برای کارگر از حقوق بی کاری تا حدی بیشتر باشد که کارگر به کار در کارخانه تن در دهد.اما سرمایه داری باهوش تر از آن است که تغییرات را بر نتابد و ساکت بنشیند.آنچه در کشور آلمان و به طور مثال برای کارخانهunilever  برگ برنده می شود استخدام مهاجرین خارجی و دانشجویان خارجی(که بیشتر از آفریقا هستند) که کار روزمزدی و کوتاه مدت با حقوق کم انجام می دهند و این فشار مضاعفی بر دستمزد کل کارگران خواهد بود.
کارگران اروپا به نظر می رسد زنجیر های سبک تری برای از دست دادن دارند. اما چیزی که واضح است روند رو به اضمحلال شرایط تحمیل شده توسط بازار آزاد است. با سیر خصوصی سازی نظارت سازمان های دولتی و بین المللی بر کارخانه ها از بین می رود و شرایط تحمیل شده بر مردم بیشتر می شود.
در اروپا آنچه که هر کسی از آن حرف می زند یعنی دموکراسی جاری است، این مفهوم گنگ و گشاد؟ جاری است.حتی فاشیست ها هم در آلمان حزب قانونی دارند. اخذ جواز تظاهرات کمتر از دو ساعت طول می کشد. و پلیس هم به طور متوسط کمتر مردم را کتک می زند.در کارخانه ها و تولیدی ها مشابه چیزی که در بالا گفتم. این است علفزار سرسبز لیبرالسیم.